دیروز رفتم آرایشگاه موهام رو رنگ کردم.

امروز رفتم کارنامه گرفتم و ریدمان هام رو نگاه کردم٬ عالی بود٬ ریاضی ۱۲.۲۵ شدم٬ خودم حساب کرده بودم ۱۱ میشدم واقعاً عجیبه اصلاً به قبول شدنم امیدی نداشتم این درس رو. بقیه هم رو که ریدم تک تک٬ ریدم تو تصحیح کردنشون٬ ولی باید دوباره تکرار کنم که من آبله مرغون داشتم روزه ام بودم و خیلی برام سخت بود که درس بخونم. واقعاً ماه رمضون خیلی تاثیر داشت روش٬ اونایی که میگن روزه گرفتن باعث میشه درساتو بهتر بفهمی و نمره هات بهتره بشه حس میکنم چرت میگن چون راجب من که اینطوری نبود. هنوزم معدل رو حساب نکردن٬ نمیدونم این همه وقت داشتن چه مدفوعی میخوردن! فقط نمره ها رو دادن٬ شایسته گفت باید اعتراض میزدی و من احمق اصلا حواسم نبود ولی برامم مهم نیست اصلاً٬ مهم اینه ریاضی ۱۲.۲۵ شدم و قبول شدم. جغرافیا ام که خیلی بد دادم قبول شدم. خب حالا بریم سراغ کنکور.. میدونین عاشق خودمم که با این نمره های افتضاح هنوز به کنکور هم امید دارم اما من خیلی امیدوارم واسه همین و اینکه هیچوقت نمره های مدرسه برام مهم نبودن برعکس کنکور که خیلی برام مهمه. قرار بود بعد از اینکه از مدرسه اومدم به سارا زنگ بزنم اما نمیشه٬ چون یه نفر کنار گوشم نشسته که دلم میخواد پرتش کنم بیرون!

چندتا از نمره هام رو خراب جمع زدن و دوشنبه باز باید برم مدرسه و اصلاً حوصله اش رو ندارم٬ خدا لعنتشون کنه خا چرا خراب جمع میزنید؟

بعداً نوشت: زنگ زدم :)